May 9, 2006
يه نصفه آدم
فكر مي كنم اين حرف گوته داره تو قسمت ما اتفاق مي افته: آنها که غائب اند ، کمال مطلوب اند و حاضرين معمولی و پيش و پا افتاده اند .
واقعاً همينطوره؟ اينكه يه نفري كه سالي دوازده ماه به زور پيداش ميشه انقدر محبوبه كه تمام افراد ديگه به خاطر اون بايد له بشوند؟
البته به قول دوستان بنازم قدرت پاچه خواري رو...
آخه ديگران رو بگو ، انسان چقدر بايد احساس ضعف بكنه كه منتظر باشه يكي بياد ازش تعريف كنه بعد اون هم فقط اون يه نفر رو جلو چشمش ببينه و اون يه نفر بشه گل سرسبد.
يه مورد كوچك و بي ارزش بشه جنگ اعصاب براي بچه هاي يك واحد توي يك شركت بزرگ!
 
posted by تيستو سبزانگشتي at 2:36 PM | Permalink |


2 نظرات بهاري شما:


  • At 5/09/2006 3:30 PM, Anonymous Anonymous

    سلام..خوبی مریم جان....تو قسمت شما اینطور نیست...همه جای ایران اینطوره...شما هم روزنامه نگاری؟؟؟؟

     
  • At 5/09/2006 3:56 PM, Blogger تيستو سبزانگشتي

    نه فقط يه مهندسم...پس چه جالب كه تو دنياي شما خبرنگارها هم اينطوريه.من فكر مي كردم دنياي بهتري باشه.