احساس می کنم،
در هر کنار و گوشه این شوره زار یأس،
چندین هزار جنگل شاداب
ناگهان،
می روید از زمین.
من كيستم؟
نام: تيستو سبزانگشتي تيستو حقيقي:يك زن،يك انسان كمالگرا، يك عاشق زندگي More.. چرا تيستو:تيستو سبزانگشتي نام كتابي است كه من در كودكي خوانده بودم و به داستان آن بسيار علاقهمند بودم More..
شعر وبلاگ
من فکر می کنم هرگز نبوده قلب من این گونه گرم و سرخ احساس می کنم در بدترین دقایق این شام مرگ زای چندین هزار چشمه ی خورشید در دلم مي جوشد از یقین ؛ More..
من و مهناز اون موقعی که دوست بودیم و هنوز ازدواج نکرده بودیم یا تو آبادان دانشجو بودیم و یا بعدش که من خارک کار میکردم همه قرارهامون توی پارکهای تهران بود ولی فکر میکنم اگه از مهناز هم بپرسی میگه که توی پارک اندیشه توی شریعتی روزی که من اولین جایزه داستان نویسی ام رو برده بودم و رفته بودیم توی تالارش جایزه بگیریم غروب بود یه غروب پاییزی و پارک خلوت و من مطئنم که تو عمرم اون همه گنجشک رو یه جا ندیده بودم همون جا همون جا دل هامون رو گنجشکها به منقار گرفتن و بردن و هیچیش رو زمین نموند
من و مهناز اون موقعی که دوست بودیم و هنوز ازدواج نکرده بودیم یا تو آبادان دانشجو بودیم و یا بعدش که من خارک کار میکردم همه قرارهامون توی پارکهای تهران بود ولی فکر میکنم اگه از مهناز هم بپرسی میگه که توی پارک اندیشه توی شریعتی روزی که من اولین جایزه داستان نویسی ام رو برده بودم و رفته بودیم توی تالارش جایزه بگیریم غروب بود یه غروب پاییزی و پارک خلوت و من مطئنم که تو عمرم اون همه گنجشک رو یه جا ندیده بودم همون جا همون جا دل هامون رو گنجشکها به منقار گرفتن و بردن و هیچیش رو زمین نموند