يه خانمي رو آورده بودن كه با شنيدن يك آيه دلش لرزيده و حالا حسابي مذهبي شده بود.
اونطور كه تعريف مي كرد تو آمريكا كه زندگي مي كرده ، يه زندگي كاملاً لوكس داشته،
بعد همسرش مجبورش مي كنه بياد ايران:(
اونطور كه خودش تعريف ميكرد، تو هر سفري كه دوباره مي رفته آمريكا به همسرش ميگفته اين دفعه آخره من ديگه برنمي گردم ايران.
ولي از اونجايي كه ايشون بنده منتخب خدا بوده و خدا خيلي دوستش داشته،
تو يكي از اون سفرها اتفاقي ميفته و زندگي اش رنگ و بوي تازه اي پيدا ميكنه،
به سمت مذهب گرايش پيدا ميكنه.
خب در نتيجه ،
ديگه زندگي تو ايران براش سخت نيست كه هيچي،
خيلي هم به نفعش شده...
خودتون ميدونيد چرا!! ;)
من آی کیوم پایینه. خودت بگو چرا ؟