Jul 26, 2006
يه روز زيبا
امروز با اين احساس بيدار شدم كه
از چهارشنبه خوشگله لذت ببرم
پس
با آرامش صبحانه خوردم،
براي ماشين سوار شدن عجله نكردم
و البته قسمتي از راه رو پياده اومدم.
قرار هم گذاشتم روزم فقط و فقط به حرف خودم باشه .
هركاري كه خودم دوست دارم انجام بدم
و تحت تأثير گفته هاي ديگران قرار نگيرم.
 
posted by تيستو سبزانگشتي at 8:39 AM | Permalink |


2 نظرات بهاري شما:


  • At 7/26/2006 10:32 AM, Anonymous Anonymous

    چه شادیهای کوچکی
    که میتوانند بپیچند به ثانیه هایمان
    تا همیشه کودکی باشیم
    دوان در پی بادبادک هایمان

     
  • At 7/26/2006 11:57 AM, Blogger تيستو سبزانگشتي

    همين شاديهاي كوچك زندگي رو ميسازن .حيف كه چشممون رو به روشون بستيم و دنبال بزرگ بزرگاش مي گرديم