خب وقتي يه مشكلي حل نميشه
با وجودي كه به هر دري ميزني
حتي مي خواي خودت رو از محيط مشكل زا دور كني
ولي بقيه نميذارن
تنها راه حلي كه مي مونه ميدوني چيه؟
اين كه صورت مسأله رو پاك كني
تو ذهنت ، با خودت كلنجار بري كه
تو اصلاً با اين شخص
با اين محيط و با تمام اتفاقاتي كه
دور و برت ميفته مشكل نداري
در نتيجه رفتارت رو هم به سمتي بچرخوني
كه همه هم فكر كنن واقعاً همينطوره
اولش به طور وحشتناكي سخته
ولي بعدش كم كم امر به خودت هم مشتبه ميشه.
با وجودي كه به هر دري ميزني
حتي مي خواي خودت رو از محيط مشكل زا دور كني
ولي بقيه نميذارن
تنها راه حلي كه مي مونه ميدوني چيه؟
اين كه صورت مسأله رو پاك كني
تو ذهنت ، با خودت كلنجار بري كه
تو اصلاً با اين شخص
با اين محيط و با تمام اتفاقاتي كه
دور و برت ميفته مشكل نداري
در نتيجه رفتارت رو هم به سمتي بچرخوني
كه همه هم فكر كنن واقعاً همينطوره
اولش به طور وحشتناكي سخته
ولي بعدش كم كم امر به خودت هم مشتبه ميشه.
قرار نبود کار و همکار و سرکار و ... اینهمه وقتمون رو بگیره اسم وبلاگت رو باید عوض کنی کم کم فکر کنم خودت باش و این جک و جونورا رو ول کن
پیف پاف میخوای؟