Oct 7, 2006
خانم كوچولو
نيمه دوم من...
همون جامدادي با طرحهاي فانتزي قشنگ
كه تونستيم هر كدومشون رو به يكيمون نسبت بديم
با اون خودكارهاي ژله اي رنگ به رنگ و روان نويسها
اون مداد رنگيهاي قشنگ كه گفتي بهتره ازشون استفاده نكنم
چون همينجوريش خوشگل تره
براي من به اندازه يه دنيا ارزش داره
لازم نيست حتماً عينك دودي خفن برام بخري...
تو اين زماني كه ميدونم باز داره استرس برت مي داره
كه چطور هيجده واحد اختصاصي رو با نمره هاي خوب پاس كني.
چطور بتوني نمره هاي بالا بياري و بعدش اقدام كني براي رفتن
كاري كه هنوز به خاطر احساساتت نسبت به مامان هنوز دودل نگهت داشته.
ولي ما همه دوست داريم هر طور شده تو موفق بشي
به هدفهاي رنگ به رنگت برسي
درسته كه خيلي چيزها مثل فرانسه، دانشگاه، زيبايي و ... رو فتح كردي
ولي هنوز هست دنياهاي تازه اي كه منتظر تو هستن براي فتح شدن
مواظب پيشي هات هم هستيم تا سر فرصت بهت بگيم بيايي دنبالشون D:

Labels:

 
posted by تيستو سبزانگشتي at 11:19 AM | Permalink |


3 نظرات بهاري شما:


  • At 10/07/2006 11:58 AM, Blogger مهناز

    ممنونم به خاطر کلمات باییزیت" برای اولین بار که دیدمت حس کردم که چقدر اشنا هستی"

     
  • At 10/09/2006 12:01 PM, Anonymous Anonymous

    كاش منم خواهر كوچولوي يكي بودم كه همينجوري هي واسم دعاها و آرزوهاي خوف خوف بكنه

     
  • At 10/09/2006 12:10 PM, Blogger Coral

    :*