ديروز رفتيم كنسرت گروه خورشيد
كه به مناسبت اولين سالروز تشكيلش برگزار مي شد.
خب مجيد دو سه ماهي هست كه عضو اين گروه شده.
كلاً كنسرت به طور خصوصي برگزار مي شد
و افراد حاضر همگي دعوت شده بودند.
از جمله مهمانها خب،
استاد صداي ايران محمدرضا شجريان بود.
خلاصه من ديشب كاري رو كردم كه
هيچوقت تو عمرم نكرده بودم...
هميشه از اينكه مي بينم مردم تو خيابون يا حالا هر مكان ديگه اي
هنرپيشه يا خواننده اي رو كه مي بينن ميرن سراغش و
خلاصه كلي با طرف حرف مي زنن يا امضا ميگيرن
احساس ناراحتي مي كنم...آخه فكر مي كنم اين نوعي مزاحمت ايجاد كردنه
ولي خب ديشب...
بعد از كنسرت يه مراسم پذيرايي هم انجام مي شد
همه تو سالن جمع بودن و مسلماً يه نقطه جمعيت بيشتري موج ميزد
اون نقطه هم جايي بود كه استاد شجريان بود.
بعد از اينكه كلي با هم خنديديم كه بياييد بريم ما هم اونجا
بالاخره با بابا و بابك رفتيم اون سمت و مرجان ،عكاسمون
رو هم صدا كرديم كه بيا مي خواهيم عكس بندازيم!!
حالا بگو شانس رو بعد از اينكه هي خودمون رو
تو اون جمع به استاد نزديك و نزديك تر كرديم
و هي استاد استاد كرديم كه سمت مرجان رو نگاه كنه،
دوربين مرجان هنگ كرد ;)
خلاصه به هزار زور و زحمت يه دو تايي عكس
با ايشون انداختيم و ...
اميدوارم مزاحمشون نشده باشيم چون به هرحال طفلكي ديشب
اصلاً مردم واسش نذاشته بودن زندگي كنه
شب خوبي بود مجيد، دستت درد نكنه!
كه به مناسبت اولين سالروز تشكيلش برگزار مي شد.
خب مجيد دو سه ماهي هست كه عضو اين گروه شده.
كلاً كنسرت به طور خصوصي برگزار مي شد
و افراد حاضر همگي دعوت شده بودند.
از جمله مهمانها خب،
استاد صداي ايران محمدرضا شجريان بود.
خلاصه من ديشب كاري رو كردم كه
هيچوقت تو عمرم نكرده بودم...
هميشه از اينكه مي بينم مردم تو خيابون يا حالا هر مكان ديگه اي
هنرپيشه يا خواننده اي رو كه مي بينن ميرن سراغش و
خلاصه كلي با طرف حرف مي زنن يا امضا ميگيرن
احساس ناراحتي مي كنم...آخه فكر مي كنم اين نوعي مزاحمت ايجاد كردنه
ولي خب ديشب...
بعد از كنسرت يه مراسم پذيرايي هم انجام مي شد
همه تو سالن جمع بودن و مسلماً يه نقطه جمعيت بيشتري موج ميزد
اون نقطه هم جايي بود كه استاد شجريان بود.
بعد از اينكه كلي با هم خنديديم كه بياييد بريم ما هم اونجا
بالاخره با بابا و بابك رفتيم اون سمت و مرجان ،عكاسمون
رو هم صدا كرديم كه بيا مي خواهيم عكس بندازيم!!
حالا بگو شانس رو بعد از اينكه هي خودمون رو
تو اون جمع به استاد نزديك و نزديك تر كرديم
و هي استاد استاد كرديم كه سمت مرجان رو نگاه كنه،
دوربين مرجان هنگ كرد ;)
خلاصه به هزار زور و زحمت يه دو تايي عكس
با ايشون انداختيم و ...
اميدوارم مزاحمشون نشده باشيم چون به هرحال طفلكي ديشب
اصلاً مردم واسش نذاشته بودن زندگي كنه
شب خوبي بود مجيد، دستت درد نكنه!
شجريان؟
نــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه؟
منم ميخـــــــــــــــوام