Dec 11, 2006
خواب
بعد از ماهها ديدن خوابش،
در حالي كه تو خواب بدوني ديگه نيست،
بدوني كه چرا اومده دم در و چي ميخواد
و دلت براش بسوزه
ساعت سه نصفه شب از خواب بپري


هنوز هم سرم درد ميكنه:(
 
posted by تيستو سبزانگشتي at 7:55 AM | Permalink |


1 نظرات بهاري شما:


  • At 12/12/2006 8:10 AM, Anonymous Anonymous

    خورشید و ماه
    زمین و زمان
    با خاطره قدمهای پیر و استوار او
    دستهای کهنسال و داغ او
    و صدای لرزان و خوش آهنگ او
    بیدار میمانند
    هماگونه که جاده ها با
    خاطره قدمهای او