يه زماني مي گفت از اين عكس العملها بدش مياد
اينكه كسي بخونه و بعدش اظهار نظر كنه،
اطرافيان هم از اون موقع سعي كردن
ديگه در مورد هيچ كدوم از پستهاش چه حضوري چه دورادور
نظري ندن!!
فقط بخونن و بگذرن!
خيلي وقتها هم افسوس بخورن كه چرا نميشه كمكي كرد
چرا نميشه موثر بود،
چرا از او دور هستن،
مسأله از سالها پيش شروع شده بود،
از اون موقع كه اون دو نفر به خاطر شرايط سني نزديكتر
هيچوقت نفر سوم رو به مسائلشون راه ندادن
باز خوش به حالشون دو نفر بودند،
ميتونستند با هم مشكلاتشون رو حل كنند،
ولي نفر سوم از قافله شون دور شد،
با وجودي كه از اولش سعي اش رو كرده بود
كه تو مسائل خودش اونا رو راه بده
حتي تمام دوستان و روابطش رو به اونا مي گفت
تا از تجربياتش استفاده بكنن.
معلوم نشد كجاي كار اشتباه بود
فكر مي كنه اينكه گاهي از اشتباهاتشون عصباني مي شده
باعث شده كه ازش دور بشن
ولي ....
كاش ميدونستن كه هميشه دورادور مواظبه،
هميشه دوست داره تو مشكلاتشون شريك باشه
هميشه دوست داره حتي اگه نمي تونه كمكشون كنه
حداقل دلداريشون بده
مثل يه دوست، مثل يه ...
عشق را فراموش
برای هميشه.
عاشقان آرزوی مردن دارند
در شب چشمهای معشوقانشان
چشمهای معشوقانشان
معشوقانشان
نشان
...